فارسی را پاس بداریم

 خیلى از سنت هاى غلط از بین رفت؛ این یکى از بین نرفت!…  

زبان فارسی ظرفیت و قابلیت بیان معادل همه واژه ها و تعابیر غربی را دارد. چه بسا واژه های فراوان فارسی که معادل غربی نمی توان برای آن یافت! در ادامه چندین نمونه از این واژه ها و تعابیر و معادل فارسی آنها آمده است:

 

رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان در دیدار با اساتید دانشگاه­ها در ماه مبارک رمضان، دغدغه خود راجع به حفظ و گسترش زبان فارسی را برای چندمین بار در سال­های اخیر بیان فرمودند. مخاطب اصلی قسمتی از توصیه ایشان پیرامون حفظ و به کارگیری واژه ها و اصطلاحات فارسی، عامه مردم بودند. ایشان فرمودند: «بنده از پیش از انقلاب، از اینکه واژه‌هاى بیگانه بى‌دریغ در دست و زبان مردم ما به کار می رفت و به آنها افتخار می کردند -کأنه کسى اگر چنانچه یک مطلبى را با یک تعبیر فرنگى بیان کند، این را یک افتخارى می دانست – همیشه رنج می بردم؛ متأسفانه تا امروز هم این باقى است! خیلى از سنت هاى غلط پیش از انقلاب، با انقلاب از بین رفت؛ این یکى متأسفانه از بین نرفت! یک عده‌اى کأنه افتخار می کنند که یک حقیقتى را، یک عنوانى را با یک واژه‌ى فرنگى بیان کنند؛ در حالى که واژه‌ى معادل فارسى براى آن عنوان وجود دارد، دوست می دارند از تعبیرات غربى استفاده کنند؛ بعد حالا یواش یواش این دیگر به دامنه‌هاى گسترده‌اى در سطوح پائین و سطوح عوامانه هم رسیده، که واقعاً رنج‌آور است. من نمونه‌هائى در ذهن دارم، که دیگر حالا لزومى ندارد آنها را عرض کنم.»

اگرچه مشتاقانه منتظر بودیم رهبر انقلاب مثال هایی را که در ذهنشان بود بیان می کردند ولی ما بی بهره شدیم و البته وظیفه خود دانستیم تا با بیان مثال هایی گامی هر چند کوچک در برطرف شدن این سنت غلط برداریم.

زبان فارسی ظرفیت و قابلیت بیان معادل همه واژه ها و تعابیر غربی را دارد. چه بسا واژه های فراوان فارسی که معادل غربی نمی توان برای آن یافت! در این میان معادل فارسی بسیاری از  واژه ها و تعابیر غربی که در محاورات عمومی مردم در جامعه متداول است، قابل فهم ترند و با تلفظ راحت تری ادا می شوند. در ادامه چندین نمونه از این واژه ها و  تعابیر و معادل فارسی آنها آمده است:

ردیف

تعبیر غربی

تلفظ لاتین عامیانه

تعبیر فارسی

۱

face to face

فیس تو فیس

رو در رو

۲

Impasse

آمپاس

فشار، تنگنا، مضیقه

۳

force majeure

فورس ماژور

فوری- فوتی، عجله ای

۴

cancel

کنسل

لغو، حذف، باطل

۵

secret

سکرت

راز، مخفی، پنهانی

۶

Kleenex

کلینیکس

دستمال کاغذی

۷

Surprise

سورپرایز

غافلگیر، متعجب

۸

SMS/message

اس ام اس/ مسیج

پیامک

۹

Conference

کنفرانس

همایش، نشست، گردهمایی

۱۰

Update

آپ دیت

به روز

۱۱

Ultimatum

اولتیماتوم

اتمام حجت، آخرین مهلت، حد آخر

۱۲

Speaker

اسپیکر

بلندگو

۱۳

Keyboard

کیبورد

صفحه کلید

۱۴

paper/lecture

پیپر/ لکچر

مقاله

۱۵

Mobile

موبایل

همراه

۱۶

U

یو

شما

۱۷

Ok

اکی

باشه، چشم، انشالله

۱۸

max /min /average

ماکسیمم/ مینیمم/ اوریج

حداکثر(حد بالا، بالاترین)، حداقل، میانگین

۱۹

hi /bye

های/ بای

سلام، خداحافظ

۲۰

uni /course

یونی/ کورس

دانشگاه، درس

۲۱

mom /dad

مام/ دد

مامان(مادر)، بابا(پدر)

۲۲

Merci

مرسی

ممنون، تشکر، سپاس

۲۳

Thesis

تز

پایان نامه

در پایان از کلیه خوانندگان تقاضا داریم جهت تکمیل این یادداشت واژه های دیگری که از نظر نویسنده فراموش شده را در قسمت نظردهی ارسال کنند تا در یادداشت بعدی فهرست کامل تری ارائه گردد.

 

نگران زبان فارسی ام

 

رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اخیرشان با اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى در آذرماه 92، نگرانی خود را از زبان فارسی برای چندمین بار مطرح فرمودند. در ادامه این بخش از بیانات ایشان تقدیم می گردد.

كار درستى در اين زمينه انجام نميگيرد...

من خيلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خيلى نگرانم. سالها پيش ما در اين زمينه كار كرديم، اقدام كرديم، جمع كرديم كسانى را دُور هم بنشينند. من ميبينم كار درستى در اين زمينه انجام نميگيرد و تهاجم به زبان زياد است. همين‌طور دارند اصطلاحات خارجى [به‌كار ميبرند]. ننگش ميكند كسى كه فلان تعبير فرنگى را به كار نبرد و به جايش يك تعبير فارسى يا عربى به كار ببرد؛ ننگشان ميكند. اين خيلى چيز بدى است؛ اين جزو اجزاء فرهنگ عمومى است كه بايد با اين مبارزه كرد.

 انگليس‌ها اوّلى كه آمدند شبه قارّه‌ى هند، يكى از كارهايى كه كردند اين بود كه زبان فارسى را متوقّف كنند...

دوستان! زبان فارسى يك روزى از قسطنطنيّه‌ى آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمى بوده تا شبه قارّه‌ى هند؛ اينكه عرض ميكنم از روى اطّلاع است. در آستانه(۱۶) - مركز حكومت عثمانى - زبان رسمى در يك برهه‌ى طولانى‌اى از زمان، زبان فارسى بوده. در شبه قارّه‌ى هند برجسته‌ترين شخصيّت‌ها با زبان فارسى حرف ميزدند و انگليس‌ها اوّلى كه آمدند شبه قارّه‌ى هند، يكى از كارهايى كه كردند اين بود كه زبان فارسى را متوقّف كنند؛ جلو زبان فارسى را با انواع حيَل و مكرهايى كه مخصوص انگليس‌ها است گرفتند. البتّه هنوز هم زبان فارسى آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ كسانى هستند در هند - كه بنده رفته‌ام ديده‌ام، بعضى‌هايشان اينجا آمدند آنها را ديديم - عاشق زبان فارسى‌اند؛ امّا ما در كانون زبان فارسى، داريم زبان فارسى را فراموش ميكنيم؛ براى تحكيم آن، براى تعميق آن، براى گسترش آن، براى جلوگيرى از دخيلهاى خارجى هيچ اقدامى نميكنيم.

اسم فارسى با حروف لاتين!

يواش يواش [در] تعبيرات ما يك حرفهايى ميزنند - هر روزى هم كه ميگذرد يك چيز جديدى مى‌آيد - ما هم نشنفته‌ايم. گاهى مى‌آيند يك كلمه‌اى ميگويند، بنده ميگويم معناى آن را نميفهمم ، ميگويم معناى آن چيست؟ معنا [كه‌] ميكنند، تازه ما اطّلاع پيدا ميكنيم كه اين كلمه آمده؛ [اين‌] يواش يواش كشانده شده به طبقات و توده‌ى مردم؛ اين خطرناك است. اسم فارسى را با خطّ لاتين مينويسند! خب چرا؟ چه كسى ميخواهد از اين استفاده كند؟ آن كسى كه زبانش فارسى است يا آن كسى كه زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتين! يا اسمهاى فرنگى روى محصولات توليد شده‌ى داخل ايران كه براى من عكسهايش را و تصويرهايش را فرستادند! خب چه داعى داريم ما اين كار را بكنيم؟ بله، يك‌وقت شما يك محصول صادراتى داريد، آنجا در كنار زبان فارسى - فارسى هم بايد باشد البتّه؛ هرگز نبايستى از روى محصولات ما زبان فارسى برداشته بشود - البتّه زبان خارجى هم به آن كشورهايى كه خواهد رفت، اگر زبان ديگرى دارند نوشته بشود، امّا محصولى در داخل توليد ميشود، در داخل مصرف ميشود، چه لزومى دارد؟ روى كيف بچّه‌هاى دبستانى چه لزومى دارد كه يك تعبير فرنگى نوشته بشود؟ روى اسباب بازى‌ها همين‌جور؛ من واقعاً حيرت ميكنم. اين جزو چيزهايى است كه شما خيلى درباره‌اش مسئوليّت داريد. البتّه من مثالهايى در ذهن دارم براى اين استعمال زبان فارسى كه نميخواهم ديگر حالا آنها را عرض كنم؛ نام شركت، نام محصول، نام مغازه! و از اين قبيل همين‌طور مكرّر تعبيرات فرنگى و بخصوص انگليسى؛ من از اين احساس خطر ميكنم و لازم است كه حضرات و شوراى عالى انقلاب فرهنگى نسبت به اين مسئله بجد دنبال كنند و دولت به طور جدّى مواجه بشود با اين مسئله. حالا معناى مواجهه اين نيست كه فوراً فردا مثلاً با يك شيوه‌ى تندى يا شيوه‌ى خشنى برخورد كنند، [مواجه بشويد] امّا حكمت‌آميز؛ ببينيد چكار ميتوانيد بكنيد كه جلو اين را بگيريد.

            لیست واژگان جدید


واژه های جدید غربی به همراه املای لاتین و معادل فارسی آن ها.

از کلیه عزیزان خواهشمندیم در قسمت نظرات، واژه های جدید مد نظرشان را مرقوم فرمایند.

12

speaker

اسپیکر

بلندگو

13

keyboard

کیبورد

صفحه کلید

14

paper/lecture

پیپر/ لکچر

مقاله

15

mobile

موبایل

همراه

16

u

یو

شما

17

ok

اکی

باشه، چشم، انشالله

18

max /min /average

ماکسیمم/ مینیمم/ اوریج

حداکثر(حد بالا، بالاترین)، حداقل، میانگین

19

hi /bye

های/ بای

سلام، خداحافظ

20

uni /course

یونی/ کورس

دانشگاه، درس

21

mom /dad

مام/ دد

مامان(مادر)، بابا(پدر)

22

merci

مرسی

ممنون، تشکر، سپاس

23

thesis

تز

پایان نامه